فهرست مطالب
با بازگشت به ژانر ماجراجویی، اوهارا در فیلم ماجراجویی سندباد ملوان در سال 1947 در نقش شیرین بازی کرد. او در نقش یک ماجراجویی بازی کرد. در تلاش برای یافتن گنج پنهان اسکندر کبیر به سندباد کمک می کند.
هالیوود و سوپراستار ایرلندی
مورین اوهارا به عنوان اولین "سوپراستار هالیوود" ایرلند در نظر گرفته می شد که به هموار کردن راه کمک می کرد. برای بازیگران زن آینده ایرلندی که به دنبال کشف سبک و صدای منحصر به فرد خود هستند که آنها را از دیگران متمایز می کند. درست همانطور که مورین اوهارا انجام داد. همه چیز در مورد او خاص بود و او میتوانست بهخوبی خطوط ارائه دهد و شخصیتهای مختلف را بدون زحمت به تصویر بکشد. او میراثی باورنکردنی از خود به جای گذاشت که هرگز فراموش نخواهد شد.
بعضی از وبلاگ های مرتبط دیگر را که ممکن است برای شما جالب باشد بررسی کنید:
فیلم های فیلمبرداری شده در ایرلند
همچنین ببینید: Mystras - 10 واقعیت چشمگیر، تاریخ و موارد دیگرمورین اوهارا (زاده 17 اوت 1920 - درگذشته 24 اکتبر 2015) یک هنرپیشه و خواننده آمریکایی ایرلندی-آمریکایی بود. او به خاطر بازی در نقش قهرمانان پرشور اما معقول معروف بود. او یکی از آخرین ستاره های بازمانده از دوران طلایی هالیوود به حساب می آمد.
رویاهای مورین اوهارا برای یک بازیگر موفق بودن
![](/wp-content/uploads/ireland/3381/op6a9jqfr2.jpg)
مورین او هارا با آرزوی بازیگر شدن در دوبلین بزرگ شد. از سن 10 سالگی، او با شرکت تئاتر راتمینز و از 14 سالگی در تئاتر ابی آموزش دید. حتی با وجود اینکه اولین تست نمایشگر او ناموفق بود، چارلز لاتون، بازیگر صحنه و سینما انگلیسی-آمریکایی، پتانسیل او را دید و ترتیب داد. برای اینکه او در سال 1939 در مهمانخانه جامائیکا ساخته آلفرد هیچکاک با او همبازی شود. او در ادامه با او در The Chungback of Notre Dame ظاهر شد.
چارلز لاتون وقتی برای اولین بار با مورین اوهارا ملاقات کرد
لاتون یک بار به اوهارا گفت که وقتی برای اولین بار او را دید چه فکری در مورد او داشت، «روی صفحه یک دختر بود. او حداقل 35 ساله به نظر می رسید، او بیش از حد ظاهر شده بود ... چهره بسیار آرایش شده، و موهایش بسیار شیک بود. اما فقط برای چند ثانیه نور کامل روی صورتش بود و میتوانستید ببینید که دختر سرش را به دور نمایه فوقالعاده زیبای شما میچرخاند، که در بین تمام آرایشهای شما کاملاً نامرئی بود.
خب، من و آقای پومر برایت فرستاد و تو آمدی و مثل طوفان به دفتر دمیدی. کت و شلوار تویدی با مو پوشیده بودیحرفه او که برخی از منتقدان گفتند که او در آن مقطع آماده بازنشستگی است. آیدا زیتلین نوشت که اوهارا "به حدی از ناامیدی رسیده بود که آماده بود دست از کار بکشد، قراردادش را بشکند، در برابر دیوار سنگی بی تفاوتی فرو بریزد و مانند بچه گرگ زوزه بکشد".
"دره من چقدر سبز بود"
اوهارا تصمیم گرفت همچنان ادامه دهد و تمایل خود را برای نقشی هرچند کوچک در فیلم آینده جان فورد "دره من چقدر سبز بود" (1941) ابراز کرد. این فیلم درباره یک خانواده صمیمی و سخت کوش معدن ولزی بود که در قرن نوزدهم در قلب دره های ولز جنوبی زندگی می کردند. به نظر می رسد که او از زمانی که فیلم موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم شد، در انتخاب پروژه های مناسب مهارت داشت. همچنین یک همکاری هنری طولانی بین او و جان فورد به مدت 20 سال با پنج فیلم بلند آغاز شد.
مورین اوهارا در واقع کاترین هپبورن و جین تیرنی را برای این نقش شکست داد، که نقش موفقیتآمیز او بود. این فیلم توسط منتقدان به ویژه برای بازی اوهارا مورد تحسین قرار گرفت و نامزد 10 جایزه اسکار شد و سه جایزه را از آن خود کرد.
اوهارا اعتراف کرد که صحنه مورد علاقه او در فیلم صحنه ای است که در خارج از فیلم اتفاق می افتد. کلیسا پس از ازدواج شخصیت او، «از پلهها پایین میروم و به سمت کالسکهای که زیر آن منتظر است میروم، باد حجابم را میگیرد و آن را در یک دایره کامل دور صورتم میکشد.سپس مستقیماً بالای سرم شناور می شود و به آسمان اشاره می کند. نفس گیر است.»
«به سواحل طرابلس»
اوهارا اولین فیلم تکنیکالر فیلم جنگی «به سواحل طرابلس» بود. او در این فیلم نقش ستوان مری کارتر، پرستار نیروی دریایی را بازی کرد. اگرچه دوران تحت سلطه فیلم هایی بود که در مورد تلاش های جنگی بحث می کردند، فیلم توانست جایگاه خود را پیدا کند و یک موفقیت تجاری بود. با این حال، اوهارا از کیفیت فیلم کاملاً راضی نبود زیرا گفت که "نمیتوانست بفهمد چرا کیفیت عکسهای او (بروس هامبرستون) هرگز با دریافتهای چشمگیر باکس آفیس آنها مطابقت نداشت.
موفقیت بیشتر فیلم برای مورین اوهارا
پس از آن، او نقش جدیدی را به عنوان یک فرد اجتماعی ترسو ایفا کرد که به عنوان آشپز در فیلم ده آقای هنری هاتاوی از وست پوینت (1942) به ارتش می پیوندد. که داستان تخیلی کلاس اول آکادمی نظامی ایالات متحده در اوایل قرن 19 را روایت می کند. متأسفانه، اوهارا رابطه سختی با همبازی خود داشت که او او را "به طور مثبت نفرت انگیز" توصیف کرد.
در همان سال، او در کنار تایرون پاور، لیرد کرگار و آنتونی کوئین در فیلم هنری بازی کرد. "قوی سیاه" کینگ. در نهایت، فیلمی مورد تایید نهایی اوهارا قرار گرفت زیرا او اظهار داشت که «هر چیزی که در یک عکس مجلل دزدان دریایی میتوانید بخواهید است: یک کشتی باشکوه با توپهای رعد و برق. یک قهرمان شجاع در حال نبرد با شرورهای تهدیدآمیز…مبارزه با شمشیر؛ لباس های شگفت انگیز…” منتقدان با استقبال از این فیلم به عنوان یکی از لذتبخشترین فیلمهای ماجراجویی آن دوره موافقت کردند.
Henry Fonda & مورین اوهارا
اوهارا با بازی در مقابل یکی از تحسینشدهترین ستارههای آن زمان، نقش عشق هنری فوندا را در فیلم جنگی «گروهبان جاودانه» در سال 1943 بازی کرد. هنری فوندا در آن زمان در واقع برای امتحانات ورودی خدمت خود مطالعه می کرد و فاکس قرن بیستم یکی از آخرین صحنه های عشقی بین آنها را در فیلم به عنوان آخرین بوسه فوندا قبل از پیوستن به جنگ منتشر کرد.
او بازگشت. برای همکاری با چارلز لاتون بار دیگر در این سرزمین من است اثر ژان رنوار، که نقش یک معلم مدرسه اروپایی را بازی کرد.
بعدها، او در فیلم گنجشک افتاده اثر ریچارد والاس در کنار جان گارفیلد نقش آفرینی کرد.
2>زندگی در رنگ ها
«خانم. اوهارا ملکه Technicolor نامیده می شد زیرا زمانی که این فرآیند فیلم برای اولین بار مورد استفاده قرار گرفت، به نظر نمی رسید هیچ چیز زیبایی خود را بهتر از موهای قرمز پررنگ، چشمان سبز روشن و چهره بی عیب و نقص هلویی و کرمی او نشان دهد.
یکی از منتقدان او را در یک نقد منفی از فیلم «سرزمین کومانش» محصول 1950 با این احساس تمجید کرد که «خانم اوهارا بهنوعی مهمتر از غروب خورشید به نظر میرسد که در قاب تکنیکی رنگی است». حتی سازندگان این فرآیند او را به عنوان بهترین تبلیغ آن معرفی کردند.»
—آنیتا گیتس از نیویورک تایمز
اگرچه او را به عنوان "ملکه تکنیکالر" میشناختند، اما مورین اوهارا از روند فیلمبرداری در فیلمهای تکنیکالر متنفر بود و گفت که نیاز به نور شدیدی دارد که چشمانش را میسوزاند.
در سال 1944، او در فیلم وسترن ویلیام ولمن "Buffalo Bill" در کنار جوئل مک کریا بازی کرد. این فیلم در باکس آفیس عملکرد خوبی داشت و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، حتی اگر اوهارا هنوز آن را موفقیت آمیز نمی دانست.
در سال 1945، اوهارا در نقشی نزدیک به شخصیت خودش به عنوان شخصیتی جذاب بازی کرد. نجیب زاده کونتسا فرانچسکا در فیلم اصلی اسپانیایی.
در آن زمان جان فورد با بازی در مرد آرام (1952) به مسابقه اوهارا نزدیک شد.
مرد آرام مورین اوهارا
شاید یکی از فیلمهای تحسینشده دوران حرفهای او، مرد آرام، برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی برای جان فورد و بهترین فیلمبرداری شد. در سال 2013، The Quiet Man همچنین برای نگهداری در فهرست ملی فیلم ایالات متحده توسط کتابخانه کنگره به عنوان "از لحاظ فرهنگی، تاریخی یا زیبایی شناختی مهم" انتخاب شد.
یک شغل شکوفا شده
مورین اوهارا در ادامه نقشهای عمیق و پرمعنای را بازی کرد، مانند نقش یک بازیگر زن مبتلا به بیماری قلبی کشنده در فیلم «سفر احساساتی» والتر لانگ. او این فیلم تجاری موفق را بهعنوان «اشکآوری غمانگیز» توصیف کرد که عوامل من و سرسختترین افراد در فاکس را با دیدن آن به هم ریخت.
انتخابهای اوهارا تبدیل به فیلم شد.بیرون آمده و از ایرلند آمده است. تو به دفتر دمیدی و [با لهجه ایرلندی] گفتی: «واچیا با من میخواهد».
من شما را برای ناهار بیرون بردم و هرگز فراموش نکردم که از شما پرسیدم چرا میخواهید بازیگر شوید. هرگز پاسخ شما را فراموش نمی کنم گفتی: «وقتی بچه بودم به باغ می رفتم، با گل ها صحبت می کردم و وانمود می کردم که گلی هستم که با خودم حرف می زند. و تو باید دختر خوبی می بودی و باید بازیگر خوبی هم می بودی. و بهشت می داند که شما هر دو هستید.
ملکه تکنیکال
کار مورین اوهارا به شکوفایی ادامه داد و او عنوان "ملکه تکنیکال" را به دست آورد.
0>اوهارا اولین فیلم خود را به نام ریو گرانده (1950) با دوست دیرینه اش جان وین ساخت و پس از آن مرد آرام (1952) و بال های عقاب ها (1957) ساخته شد. شیمی او با جان وین به قدری روی پرده قابل لمس بود که بسیاری از طرفداران آنها تصور می کردند که آنها در یک رابطه هستند.
در دهه 1960، اوهارا شروع به ایفای نقش های مادرانه تری در فیلم هایی مانند The Deadly Companions کرد. (1961)، دام والدین (1961) و نژاد کمیاب (1966). با این حال، مورین اوهارا در سال 1971 پس از بازی در کنار جان وین برای آخرین بار در Big Jake بازنشسته شد. اگرچه، او 20 سال بعد بازگشت و با جان کندی در فیلم Only the Lonely (1991) ظاهر شد.
در نوامبر 2014، جایزه اسکار افتخاری با نوشته "به مورین اوهارا" به او اهدا شد. ، یکی ازدرخشانترین ستارههای هالیوود، که بازیهای الهامبخش آنها با شور، گرما و قدرت میدرخشیدند.
مورین اوهارا و شروعهایش
مورین اوهارا در 17 اوت 1920 در نقش مورین فیتز سیمونز در Beechwood متولد شد. خیابان در دوبلین، ایرلند. اوهارا پنج خواهر و برادر دارد که او دومین خواهر و برادر بزرگش بود. پدرش چارلز فیتز سیمونز در تجارت پوشاک بود. علایق تجاری او به ورزش نیز گسترش یافت. او به باشگاه فوتبال Shamrock Rovers، تیمی که اوهارا از کودکی از آن حمایت می کرد خرید کرد.
اوهارا صدای آواز خود را از مادرش Marguerite FitzSimons، یک خواننده سابق اپرایی که به طور گسترده او را یکی از خواننده های اپرا می دانستند، به ارث برده است. یکی از زیباترین زنان ایرلند.
اوهارا اغلب از خانواده خود تمجید می کرد. او یک بار گفت که هر وقت مادرش از خانه بیرون میرفت، مردها خانههایشان را ترک میکردند تا بتوانند نگاهی اجمالی به او در خیابان بیندازند. او همچنین گفت که "در برجسته ترین و عجیب ترین خانواده ای که می توانستم به آن امید داشته باشم به دنیا آمد." اظهار کرد: «من بچهای صریح بودم، تقریباً تا حد بیادبی. من حقیقت را گفتم و همه شیاطین را شرمنده کردم. نظم و انضباط را خیلی خوب نگرفت. من هرگز در مدرسه سیلی نمی خوردم. اگر معلمی به من سیلی می زد، او را گاز می گرفتم. حدس میزنم بچهای جسور و بد بودم، اما هیجانانگیز بود.
وقتی به دومینیکن رفتمدر دانشگاه، بعداً، من مانند دختران دیگر زیبایی نداشتم. پسری بود که دو سال دنبالم آمد. او در نهایت به من گفت که هرگز جرأت نکرد با من صحبت کند، زیرا به نظر میرسید که اگر این کار را بکنم، سرش را گاز میگیرم.
اوهارا در دوران رشد از ماهیگیری، اسبسواری، شنا کردن لذت میبرد. ، بازی فوتبال و بالا رفتن از درختان.
تحصیلات
مورین اوهارا در مدرسه دخترانه John Street West در دوبلین شرکت کرد. هنگامی که او 5 ساله شد، یک کولی پیش بینی کرد که او ثروتمند و مشهور خواهد شد، به طور خاص که او "مشهورترین بازیگر زن جهان خواهد شد". این زمانی بود که او با حمایت کامل خانواده اش شروع به یادگیری رقص کرد. به نظر می رسد مورین اوهارا همیشه برای کارهای بزرگ در زندگی خود هماهنگ است و به اندازه کافی شجاع بود تا به دنبال رویاهایش برود.
یک مجری جوان
عشق او به اجرا واقعاً زمانی آشکار شد که شعری را خواند. روی صحنه مدرسه در سن شش سالگی. او بلافاصله عاشق این ایده شد که در مقابل تماشاچیان اجرا کند. او که تصمیم گرفت این آینده اش باشد، آموزش درام، موسیقی و رقص را در مدرسه نمایش و سخنرانی Ena Mary Burke در دوبلین آغاز کرد. اشتیاق خانواده او به هنر باعث شد که اوهارا از آنها به عنوان "خانواده فون تراپ ایرلندی" یاد کند.
چند سال بعد، مورین اوهارا به شرکت تئاتر راتماینز پیوست. او با شروع کار آماتور، علاقه خود را حتی بیشتر دنبال کردتئاتر در عصرها او نقش رابین هود را در پانتومیم کریسمس بازی کرد.
اوهارا آرزو داشت بازیگر صحنه شود، بنابراین در سن 14 سالگی به تئاتر ابی پیوست. یک سال بعد، او اولین جایزه دراماتیک را دریافت کرد. از مسابقه ملی هنرهای نمایشی، جایزه Dublin Feis، برای بازی اش در نقش پورتیا در تاجر ونیز.
مورین اوهارا همچنین به عنوان تایپیست برای شرکت Crumlin Laundry و Eveready Battery آموزش دید. هنگامی که فیلمنامه مرد ساکت را برای جان فورد تایپ کرد، از مهارت های او به خوبی استفاده شد.
در سال 1937، او برنده مسابقه زیبایی سپیده دم شد. جایزه به مبلغ 50 پوند بود.
همچنین ببینید: خداحافظی ایرلندی: برنده اسکار 2023 بهترین فیلم کوتاهظهور اوهارا به ستاره شدن
استعداد مورین اوهارا غیرقابل انکار بود اگر کسی برای بازیگری طراحی می کرد، این مو قرمز خشن بود. بنابراین تعجبی نداشت که مورین در سن 17 سالگی، زمانی که اولین نقش اصلی خود را در تئاتر ابی دریافت کرد، شروع به دریافت پیشنهادات کرد. تست صفحه نمایش در استودیو الستری برای تبدیل شدن به یک بازیگر سینما. اوهارا تصمیم گرفت با مادرش به لندن برود تا این کار را انجام دهد.
متأسفانه، اوهارا تمام این تجربه را ناراحت کرد زیرا استودیو او را "لباس لامه طلایی با آستین های بال مانند" پوشاند. او همچنین مجبور شد با یک مدل موی آراسته آرایش سنگین کند. این همان امتحان خاص است که علیرغم زیادهروی، چشم چارلز لاتون را به خود جلب کردلباس او و شریک تجاری اش قرار ملاقات با اوهارا را ترتیب دادند.
لاتون تحت تأثیر اعتماد به نفس مورین اوهارا و امتناع او از خواندن متنی که به درخواست او آماده نشده بود، قرار گرفت. لاتون با وجود سن بسیار کم به او پیشنهاد قرارداد هفت ساله با شرکت جدیدشان، Mayflower Pictures را داد. خانواده او پذیرفتند.
چه چیزی در یک نام وجود دارد
اگرچه مورین می خواست نام واقعی خود را حفظ کند، لتون اصرار داشت که او آن را تغییر دهد زیرا هیچ کس حق فیتسسیمون را نمی پذیرد. انتخاب بین "اومارا" یا "اوهارا" بود، و آنها در نهایت در "مورین اوهارا" قرار گرفتند.
اوهارا همه چیزهایی را که لاتون می گفت در نظر گرفت زیرا آنها یک پدر و دختر داشتند. رابطه، بنابراین او توصیه او را رهبری کرد. او یک بار گفت که مرگ او در سال 1962 مانند از دست دادن پدر و مادرش بود.
اولین بازی مورین اوهارا
بالاخره زمان آن رسید که مورین اوهارا اولین قدم خود را در تجارت سرگرمی بردارد. . او اولین نمایش خود را در فیلم Kicking the Moon Around (1938) انجام داد، با این حال، نقش او از یک خط تشکیل شده بود، بنابراین او هرگز فیلم را به عنوان بخشی از فیلمشناسی خود در نظر نگرفت. او در واقع موافقت کرد که در این فیلم به عنوان لطفی به ریچمن ظاهر شود که پس از اینکه ریچمن به او در تست اکران کمک کرد، او را به کارگردان معرفی کرد.
در ادامه همکاری هایش با لاتون، او به او کمک کرد تا در یک فیلم نقش داشته باشد. موزیکال کم هزینه My Irish Molly (1938). این تنها فیلمی است که او با نام واقعی خود «مورین» در آن ظاهر شدFitzSimons" در تیتراژ ظاهر می شود.
موسیقی "My Irish Molly"
در My Irish Molly، O'Hara نقش زنی به نام Eiléen O'Shea را بازی می کند که دختر یتیمی به نام Molly را نجات می دهد. اگرچه این یکی از اولین نقشهای اصلی او بود، اوهارا به خاطر آن توسط زندگینامهنویس Aubrey Malone تحسین شد؛
«میتوان استدلال کرد که اوهارا هرگز به اندازه او در Little Miss Molly جذاب نبوده است، حتی اگر او هنوز "مورین اوهارا" نیست. او هیچ آرایشی نمیپوشد، و هیچ زرق و برق هالیوودی وجود ندارد، اما با وجود (یا به دلیل؟)، او بسیار زیبا است. لهجه او غلیظ است، شاید به همین دلیل است که او زیاد به فیلم اشاره نکرده است. همچنین به نظر می رسد که در دهه 1920 ساخته شده است نه در دهه 1930، بنابراین صحنه ها و شخصیت ها بسیار ابتدایی هستند.
اولین فیلم مهم مورین اوهارا – مسافرخانه جامائیکا
کار او با لاتون گامی فراتر برداشت و در اولین نقش اصلی فیلم خود در نقش مری یلن در Jamaica Inn (1939)، به کارگردانی آلفرد هیچکاک بزرگ، مقابل او ظاهر شد. اوهارا نقش خواهرزاده صاحب مسافرخانه را بازی کرد، یتیمی که برای زندگی با عمه و عمویش به میخانه ای در کورنیش می رود. او نقش خود را به عنوان زنی توصیف کرد که «میان عشق خانوادهاش و عشقش به یک قانونمند در لباس مبدل دویده شده است».
اوهارا از کار با کارگردان تحسینشده آلفرد هیچکاک لذت میبرد، اگرچه بسیاری از همدورههای او. کار کردن با او سخت بود. او یک بار گفت که «هیچ وقت این را تجربه نکرده استاحساس عجیب جدایی از هیچکاک که بسیاری از بازیگران دیگر ادعا میکردند که در حین کار با او احساس کردهاند." اگرچه هیچکاک معتقد بود که این یکی از ضعیفترین فیلمهای اوست، اما اوهارا به خاطر نقشش مورد ستایش قرار گرفت.
این نقش برای اوهارا که همیشه معتقد بود یک پسر بچه است، چشمنواز بود، اما ناگهان متوجه شد که دیگران او را به عنوان یک زن زیبا می بینند. زندگی او پس از آن فیلم برای همیشه تغییر کرد، به خصوص زمانی که او به ایرلند بازگشت و متوجه شد که او یک ستاره محسوب می شود.
نقش بزرگ بعدی او - "گوژپشت نوتردام"
O' اجرای هارا در مسافرخانه جامائیکا آنقدر لتون را تحت تأثیر قرار داد که در فیلم The Chungback of Notre Dame (1939) در هالیوود مقابل او قرار گرفت. او حتی قبل از اکران فیلم، توجه زیادی را از مطبوعات هالیوود به خود جلب کرد. که در واقع باعث ناراحتی او شد زیرا آنها حتی کار او را ندیده بودند.
اوهارا نقش اسمرالدا، رقصنده کولی را بازی کرد که زندانی و بعداً توسط مقامات پاریس به اعدام محکوم شد. لاتون نقش قوز پشت کوازیمودو را بازی کرد که عاشق این رقصنده عجیب و غریب می شود. این فیلم یک موفقیت تجاری بود و حدود 3 میلیون دلار در باکس آفیس به دست آورد. مورین اوهارا به خاطر عملکردش مورد ستایش قرار گرفت.
زمانی که جنگ جهانی دوم شروع شد، لاتون متوجه شد که اوشرکت سازنده دیگر قادر به فیلمبرداری در لندن نخواهد بود. بنابراین، او قرارداد اوهارا را به RKO فروخت، شرکتی که گوژپشت نوتردام را تولید کرد.
فیلم های بیشتر نقش ها
اوهارا با شروع کار خود در سرزمینی کاملاً جدید، رفت. برای ایفای نقش در فیلم هایی مانند لایحه طلاق جان فارو (1940). رابطه کاری اوهارا با فارو زمانی پیچیده شد که او اظهارنظرهای نامناسبی برای او کرد و حتی تا آنجا پیش رفت که به خانه او تعقیب کرد. وقتی او همچنان او را طرد کرد، او شروع به بدرفتاری با او در صحنه فیلمبرداری کرد.
او ماهیت شوخ اوهارا را دست کم گرفت. یک روز که سیر شده بود، مشتی به فک او زد که به بدرفتاری پایان داد.
بعد از آن، او نقش یک بالرین مشتاق را داشت که با یک گروه رقص در Dance, Girl, اجرا می کند. رقص (1940). این نقش از نظر فیزیکی سخت بود، و اوهارا از لوسیل بال معروف ترسیده بود زیرا او یک رقصنده برتر بود. علیرغم اعصاب او، همه چیز خوب پیش رفت و آن دو حتی برای سالها با هم دوست صمیمی شدند.
هالیوود: مسیر جدیدی از خارها یا گل سرخ؟
دهه 1940 شاهد دوران جدیدی برای مورین او بود. هارا در هالیوود در سال 1941، او در "آنها در آرژانتین ملاقات کردند" ظاهر شد. هر چند به نظر می رسد که او خودش از طرفداران این فیلم نبود. او بعداً اظهار داشت که «میدانست که بدبو خواهد بود. فیلمنامه وحشتناک، کارگردان بد، طرح مضحک، موسیقی فراموش نشدنی».
او از این کار بسیار ناامید شد