لیماوادی – تاریخچه، جاذبه ها و مسیرهای پیاده روی با عکس های شگفت انگیز

لیماوادی – تاریخچه، جاذبه ها و مسیرهای پیاده روی با عکس های شگفت انگیز
John Graves
پیام مهمی در دهان او بود.

تجزیه و تحلیل DNA نشان می دهد که اولین مهاجرانی که در این شهر ساکن شدند در اوایل عصر آهن از سواحل اقیانوس اطلس اسپانیا و پرتغال آمدند

امیدواریم از خواندن بیشتر در مورد لذت برده باشید. لیماوادی – چرا مدتی را صرف تماشای تمام ویدیوهای ما از این منطقه نمی کنید –

اگر این مقاله برای شما جالب بود – خوشحال می شویم آن را در رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارید! و اگر از لیماوادی دیدن کرده اید، ما دوست داریم تجربیات شما را بشنویم.

تجربه خود را از لیموادی و جاذبه های آن در نظرات زیر به اشتراک بگذارید.

همچنین، فراموش نکنید که مکان ها و جاذبه های دیگر اطراف ایرلند شمالی را بررسی کنید: شهر Derry

همچنین ببینید: 14 بهترین هنرمندان تاتو در بریتانیا که باید همین الان از آنها دیدن کنید

لیماوادی شهر کوچکی است که 14 مایل خارج از کولرین و تنها 17 مایل خارج از شهر دری/لندندری است. منطقه پستی آن BT49 است - برای ناوگان نشسته - اگر به شهر سفر می کنید. طبق سرشماری سال 2001، این شهر کمی بیش از 12000 نفر جمعیت دارد - افزایش 50 درصدی در شهر از سال 1971.

چیزهای زیادی برای انجام دادن در لیماوادی و نواحی اطراف آن وجود دارد - به همین دلیل ما فکر می کنیم که چنین است. یک جواهر پنهان در کانتی دری/لندندری. موقعیت مکانی آن به این معنی است که در کنار برخی مکان‌های تاریخی شگفت‌انگیز قرار دارد و سرگرمی‌های مدرن فراوانی برای همه سنین دارد.

پارک کانتری دره رو یک پارک جنگلی به طول سه مایل است که رودخانه رو تا حدی از آن عبور می کند. توسط آژانس محیط زیست ایرلند شمالی مدیریت می شود. پل های متعددی بر روی رودخانه قرار دارد اما تنها از آنها با ماشین قابل دسترسی است. در طول دوره‌های باران شدید، برخی از قسمت‌های پارک ممکن است به دلیل جاری شدن سیل در مسیرها غیرقابل دسترس شود.

انواع موجودات زنده‌ای مانند روباه، گورکن و سمور سمور را می‌توان در پارک یافت. 60 گونه پرنده.

بازدیدکنندگان می توانند در موزه و مرکز حومه شهر با میراث صنعتی و طبیعی منطقه آشنا شوند. همچنین می توانید بقایای ساختمان هایی را که قبلاً در صنعت کتانی استفاده می شد، بررسی کنید. یک چرخ آب بازسازی شده و بسیاری از تجهیزات اصلی حفظ شده است،مزرعه‌هایی که به عنوان راث شناخته می‌شوند. دو مورد از بهترین های حفظ شده در اولستر، قلعه کینگ در نزدیکی درامسورن و راف فورت در غرب لیماوادی هستند.

یکی از قابل توجه ترین رویدادهای اولیه که در منطقه لیماوادی رخ داد، کنوانسیون درومسات بود که زمانی برگزار شد. در حدود سال 575 یا 590 میلادی. Aedh، پادشاه عالی ایرلند خواستار برگزاری این کنوانسیون برای روشن کردن رابطه بین قلمرو ایرلند دالریادا و پادشاهی اسکاتلند دالریادا و همچنین بحث در مورد نفوذ فزاینده باردهای ایرلند شده بود.

لیماوادی در دهه 1600

دهه 1600 زمان تغییر و سختی برای کسانی بود که در دره روئه زندگی می کردند، چه کاشت کار و چه بومی ایرلندی. شهر لیماوادی در پی شورش سال 1641 سوزانده شد و لیماوادی دوباره در سال 1689 در جریان جنگ ویلیامیت سوزانده شد. در هر مناسبت، هنگامی که صلح برقرار شد، موج جدیدی از مهاجران از اسکاتلند وارد شدند و شخصیت دره رو را تغییر دادند. در همان زمان، مناطق قابل توجهی عمدتاً در دست خانواده‌های ایرلندی گیلیک باقی ماند.

دو رکورد مربوط به اواخر دهه 1600 اطلاعاتی را در مورد شهر در آن زمان ارائه می‌دهد. نقشه ای از عمارت لیماوادی توسط سی آر فیلوم برای صاحبخانه جدید، ویلیام کانولی، در سال 1699 تهیه شد که جزئیات نیوتون لیماوادی و سکونتگاه اصلی لیماوادی در کنار رودخانه روه را نشان می داد. لیماوادی در دهه 1600 محل سکونت نجارها، کوپرها، سنگ‌تراشان، زین‌فروشان بود.کفاشان، آهنگر، خیاط، دباغ، کاهگل و بافنده.

نیمه دوم قرن هفدهم شاهد ظهور پرسبیتریانیسم در دره رو، با اولین اجتماعات در لیماوادی و بالیکلی بود. با این حال، آنها با خصومت و تضاد مقامات روبرو شدند. علاوه بر این، کاتولیک‌های رومی در معرض تبعیض مذهبی قرار گرفتند، زیرا اسقف‌ها و کشیشان در سال 1678 دستور خروج از کشور را گرفتند و مراسم عشای ربانی باید به صورت مخفیانه و در مکان‌های مختلف برگزار می‌شد.

لیماوادی در دهه 1700

دهه 1700 دوره ای آرام تر و آرام تر از قرن قبل بود. یک خانه موعظه متدیست در شهر لیماوادی در سال 1773 تأسیس شد. جان وسلی، بنیانگذار متدیسم، چهار بار بین سال های 1778 و 1789 از این شهر بازدید کرد.

یکی از رویدادهای تاریخی کلیدی که در قرن 18 اولستر رخ داد. تعداد زیادی از مردمی بود که به مستعمرات آمریکا مهاجرت کردند. اگرچه پرسبیتریان تنها گروهی نبودند که در این دوره ترک کردند، اما تعداد آنها بسیار زیاد بود. عوامل تشویق کننده مهاجرت در این دوره انگیزه اقتصادی و همچنین مسئله آزادی مذهبی بود.

توسعه صنعت کتانی یکی از تغییراتی بود که به بهبود اقتصاد اولستر انجامید و از سرعت آن کاسته شد. مهاجرت برای مدتی شواهدی از این صنعت را می توان در پارک روستایی رو دره مشاهده کرد که در آن سوله بافندگی، اسکچآسیاب‌ها، سوسک‌ها و سبزی‌های سفیدکننده هنوز باقی مانده‌اند.

پایان دهه 1700 شاهد افزایش تنش‌ها بین پرسبیتری‌ها و کاتولیک‌های رومی بود که همگی مشتاق لغو قوانین جزایی و اصلاح پارلمان ایرلند بودند. انجمن ایرلندی های متحد در بلفاست در سال 1791 ایجاد شد که تا حدی از جنگ استقلال آمریکا و انقلاب فرانسه الهام گرفته شد.

لیماوادی در دهه 1800

ایرلندی ها دولت حتی قبل از سرکوب کامل شورش به منظور تشکیل اتحادیه ای بین بریتانیا و ایرلند که با مخالفت های قابل توجهی مواجه شد، قوانینی را از طریق پارلمان ایرلند تحمیل کرد، اما در نهایت، قانون اتحادیه در سال 1800 تصویب شد.

عواقب پس از آن به تصویب رسید. در جنگ های ناپلئونی شاهد دوره ای از رکود اقتصادی شدید و متعاقب آن افزایش شدید مهاجرت بود.

در سال 1806، رابرت اوگیلبی، تاجر کتانی که خانواده اش در دهه 1600 از اسکاتلند به این منطقه نقل مکان کرده بودند، لیماوادی را خریداری کرد. املاک ماهی‌فروش‌ها در سال 1820 مالکیت زمین‌های خود را حفظ کردند و در طول دهه بعد، مدارس، کلیسای پروتستان، یک داروخانه و چندین خانه ساختند. در سال 1842 از لیماوادی دیدن کرد. او در شعر «میخ لیماوادی» از بازدید خود از شهر و خدمتکار ملاقات کرد. مسافرخانه پس از آن به سرعت به نام آن تغییر نام دادشعر.

قحطی در ایرلند

قحطی بزرگ در سپتامبر 1845 در ایرلند آغاز شد. به دلیل شکست محصول سیب زمینی ناشی از یک بیماری قارچی. در آن زمان، سیب زمینی غذای اصلی اکثریت جمعیت کشور بود و بنابراین پذیرش در کارگاه به طور پیوسته افزایش یافت تا اینکه مارس 1847 حدود 83 نفر در یک هفته پذیرش شدند.

در در نیمه آخر دهه 1800، پیشرفت‌های زیادی در زیرساخت‌های شهر ایجاد شد. آب لوله کشی در سال 1848 به شهر معرفی شد. در سال 1852، شرکتی تأسیس شد تا گاز کافی برای روشنایی کل شهر را تامین کند.

اواخر دهه 1800 در لیماوادی

علاوه بر این، یکی از مهم‌ترین پیشرفت‌های دهه 1800، پیشرفت عالی در آموزش بود، زیرا ده‌ها مدرسه در سراسر منطقه توسط سیستم آموزش ملی که در سال 1831 معرفی شد، حمایت می‌شد. در پایان دهه 1800، اکثر جوانان به باسواد شدن؛ پیشرفتی که در تأسیس چندین روزنامه در لیماوادی در نیمه دوم دهه 1800 منعکس شد.

دهه 1800 همچنین دوره ای از ساخت و سازهای مذهبی بود زیرا چندین کلیسا برای همه فرقه ها در دره روئه ساخته شد. یک کلیسای کاتولیک جدید در Dungiven به سبک گوتیک فرانسوی ساخته شد و در سال 1884 به سنت پاتریک تقدیم شد. در اوایل دهه 1800 کلیسای ایرلند تعدادی از ساختمان های خود را رها کرد و کلیساهای جدیدی ساخت.در سایت‌های تازه، مانند آقاانلو و بالطاق.

لیموادی در دهه 1900

جان ادوارد ریتر، مالک زمینی که در نزدیکی شهر لیموادی زندگی می‌کرد، شروع به آزمایش برق کرد. در خانه اش در خانه رو پارک در دهه 1890. او شروع به تولید برق کافی برای کار با ماشین آلات کوچک و سپس تامین روشنایی کرد.

در سال 1896، ریتر یک نیروگاه برق آبی در Largy Green ساخت تا برق شهر را تامین کند. خانواده او پس از مرگش به تجارت ادامه دادند و تا سال 1918 برای اکثر نقاط شهر لامپ های خیابانی تهیه می کردند.

در دهه 1920، شهر می توانست از برق برای نیازهای اولیه خود یعنی پخت و پز، گرمایش و روشنایی استفاده کند. لیماوادی یکی از اولین مکان هایی در شمال ایرلند بود که برق عمومی داشت. این نیروگاه اکنون بخشی از پارک کشوری رو دره است.

منطقه لیماوادی در طول جنگ جهانی دوم به دلیل موقعیت استراتژیک آن در کنار اقیانوس اطلس از اهمیت زیادی برخوردار بود. نیروهای آمریکایی، بریتانیایی و کانادایی برای محافظت از سواحل شمالی در برابر قایق‌های زیر دریایی آلمانی در فرودگاه‌های آغانلو و بالی‌کلی مستقر شدند.

حقایق جالب درباره لیماوادی

شهرک لیماوادی در اصل از روی یک افسانه نامگذاری شده است. "لیماوادی" منشأ گالیکی دارد و به معنای "پرش سگ" است. این اشاره به افسانه سگی است که به قبیله O'Cahans در مورد نزدیک شدن به دشمنان هشدار داد. با جهش از رودخانه Roe با یکاز جمله آسیاب های آبی ویران شده ای که در تولید کتانی استفاده می شود.

پارک کشور روئه ولی قطعا ارزش بازدید در هر زمان از سال را دارد.

قلعه دانگیون

قلعه دانگیون که در شهرستان لندندری در ایرلند شمالی واقع شده است، قدمت آن به قرن هفدهم باز می گردد. این قلعه مشهور زمانی ارتش ایالات متحده را در طول جنگ جهانی دوم در خود جای داده بود و بعداً در دهه 1950 و 1960 به عنوان سالن رقص مورد استفاده قرار گرفت. آن را به طور کامل از بین ببرید. خوشبختانه، یک گروه محلی تصمیم به مبارزه با این طرح ها گرفت و در سال 1999، Glenshane Community Development Limited اجاره قلعه Dungiven را به دست آورد. در کنار پول خود، کمک‌های مالی زیادی از سوی سرمایه‌گذاران مختلف دنبال می‌شد تا خرابه امن را به ملک زیبای امروزی تبدیل کنند. Glenshane Community Development Limited هنوز اجاره اصلی این ملک را دارد که به Gaelcholaiste Dhoire اجاره داده شده است. قلعه اکنون به خانه این مدرسه تبدیل شده است که دومین مدرسه متوسطه متوسط ​​ایرلندی در ایرلند شمالی است.

مسیر مجسمه لیماوادی

با بودجه هیئت گردشگری ایرلند شمالی تامین شده است. صندوق توسعه گردشگری، شورای شهر لیماوادی یک مسیر نمادین ایجاد کرد. اسطوره‌ها و افسانه‌ها را به دنیای مدرن می‌آوریم.

اکنون، بازدیدکنندگان می‌توانند مسیر لیماوادی را کاوش کنند و در مورد «داستان‌های غارت بزرگراه‌داران بی‌رحم» کشف کنند.مسافران بی خبر و به دنبال هدیه ای برای خدای دریایی باستانی هستند، به چنگ پریان در حال نواختن «دنی بوی» گوش می دهند، از سگی که در حال جهش است شگفت زده می شوند و آخرین مار را در ایرلند از زیر خاک بیرون می آورند.

افسانه ها عبارتند از:

Finvola, Gem Of The Roe

افسانه قرن هفدهمی در مورد Finvola، دختر جوان و زیبای درموت، رئیس O'Cahans . چه کسی عاشق آنگوس مک دانل از قبیله مک دانل اهل اسکاتلند شد. درموت به یک شرط به ازدواج دخترش رضایت داد. اینکه او پس از مرگش برای دفن به دانگیون بازگردانده خواهد شد.

متاسفانه، فینولا در جوانی، خیلی زود پس از رسیدن به جزیره ایسلی درگذشت. آنگوس که از مرگ عشقش مضطرب شده بود، تحمل جدایی از او را نداشت. او تصمیم گرفت او را در جزیره دفن کند.

دو برادر فینولا در حالی که در کوه بنبرداغ بودند صدای ناله ای را شنیدند و آن را به عنوان ندای بانشی گرین روآ تشخیص دادند، بنابراین می دانستند که یکی از اعضای قبیله خود فوت کرد. آنها به سمت Islay حرکت کردند، جسد Finvola را بازیابی کردند و او را به خانه Dungiven آوردند، و گریه Banshee را آرام کردند.

مجسمه زیبایی افسانه ای توسط موریس هارون ساخته شده است و می توانید آن را بیرون از کتابخانه Dungiven پیدا کنید.

کوشی گلن، مرد بزرگراه

قرن هجدهم به عنوان عصری شناخته شده است که در آن بزرگراه‌ها در غارت آزادانه و غارت هر کسی که به اندازه کافی بدشانس بود، پرسه می‌زدند.برای عبور از مسیر آنها کوشی گلن، مرد بزرگراهی که به شدت ترسیده بود، در جاده ویدی هیل، بین لیماوادی و کولرین، کار کرد و مسافران ناآگاه را شکار کرد.

او از پشت با چاقو به قربانیانش حمله کرد که اغلب توسط همسرش کیتی کمک می‌کرد. مشهور است که او چندین مسافر را به قتل رسانده و اجساد آنها را در "حفره قتل" در پای تپه ویندی انداخته است. به مدت 170 سال جاده قدیمی کولرین به کولرین جاده قتل نامیده می شد. اما بعداً در دهه 1970 به جاده Windyhill تغییر نام داد. گلن سرانجام زمانی که سعی کرد هری هاپکینز، یک تاجر پارچه از Bolea را سرقت کند، به پایان رسید.

مجسمه کوشی گلن که در سال 2013 نصب شد توسط موریس هارون ساخته شد. این مرد بزرگراه را در حالی به تصویر می کشد که در لانه خود برای قربانی بعدی خود در کمین است.

شما می توانید مرد بزرگراه را در نزدیکی جاده حفره قتل (به نام جاده ویندی هیل) در نزدیکی لیماوادی پیدا کنید.

The Highwayman-Cushy Glen – Limavady – معروف به جاده حفره قتل – به جاده WindyHill تغییر نام داد

Manannan Mac Lir, The Celtic God of the Sea

خدای سلتیک دریا، که جزیره من به نام او نامگذاری شده است، یکی از پنج مجسمه در اندازه واقعی است که اسطوره ها و افسانه های میراث فرهنگی دره رو را برجسته می کند. این مجسمه در سال 2015 زمانی که به طور ناگهانی از کوه بینوناغ ناپدید شد و برای یک ماه کامل ناپدید شد، خبرساز شد.

این بنای تاریخی توسط مجسمه ساز جان ساتن، معروف ساخته شده است.به دلیل کارش در سریال محبوب تلویزیونی HBO، Game Of Thrones، به یک جاذبه توریستی محبوب تبدیل شده است. این بنای یادبود شکل Manannan Mac Lir را نشان می‌دهد که در نوک قایق در بالای کوه ایستاده است. مردم محلی که در نزدیکی لاف فویل زندگی می کنند معتقدند روح مانانان در طوفان های شدید آزاد می شود و حتی برخی می گویند "مانانان امروز عصبانی است". اعتقاد بر این است که او در سواحل ماسه ای بین آب های Inishtrahull Sound و Magiligan زندگی می کند.

مورخین بر این باورند که خلیج Mannin به نام او نامگذاری شده است و تصور می شود که او اجداد Conmhaícne Mara است، مردمی که Connemara برای آنها است. تحت عنوان. طبق افسانه‌های محلی، یک روز دختر مانانان هنگام قایق سواری در خلیج کیلکیران در طوفان گرفتار شد، بنابراین برای نجات او از خطری که در آن قرار داشت، او جزیره مان را به یاد آورد. در اینجا از خدای دریای سلتیک دیدن کنید.

جهش سگ

لیماوادی نام خود را از عبارت ایرلندی "Leim an Mhadaidh" گرفته است که به Leap of the Dog ترجمه شده است. این نام بر اساس داستان یک جهش افسانه ای بر روی رودخانه Roe است که قلعه O’Cahan را از کمین دشمنان خود نجات داد. قلعه O’Cahan در ابتدا در پارک کشوری رو دره قرار داشت. جایی که قبیله اوکاهان تا قرن هفدهم بر لیماوادی فرمانروایی می کرد.

در طی یک محاصره توسط دشمنان، اوکاهان از طریق یک سگ گرگ وفادار که پرش کرد، برای کمک به آن سوی رودخانه رو فرستادند.از طریق هوا در سراسر جریان های چرخان رودخانه برای رساندن پیام.

اوکان ها با موفقیت به حکومت خود ادامه دادند تا اینکه آخرین رئیس اوکان به جرم خیانت زندانی شد و در سال 1628 در برج لندن درگذشت. زمین اوکاهان به سر توماس فیلیپس واگذار شد. مجسمه ساز موریس هارون افسانه معروف را از طریق مجسمه "جهش سگ" گرامی داشت و می توان آن را در جاده DogLeap در پارک کشوری رو دره پیدا کرد.

جهش سگ - لیماوادی

Lig-Na-Paiste، آخرین مار در ایرلند

طبق افسانه ها، زمانی که سنت پاتریک تمام مارها را از ایرلند بیرون می کرد و به دریا می برد. یک مار محلی به نام Lig-na-paiste موفق شد به دره ای تاریک در نزدیکی منبع رودخانه Owenreagh بگریزد. جایی که باعث وحشت همه در حومه شهر شد.

در نهایت، مردم محلی به سنت مورو اوهینی، مرد مقدس معروف محلی مراجعه کردند و از او درخواست کمک کردند.

پس از 9 روز روزه گرفتن. و شب ها سنت مورو قبل از رویارویی با مار از خدا کمک خواست. او موفق شد آن را فریب دهد و سه گروه راش را به کار ببندد. وقتی سر جایشان قرار گرفتند، دعا کرد که نوارهای آهنی شوند. او Lig-na-paiste را به دام انداخت و او را برای همیشه به پایین دست به سمت آب های Lough Foyle تبعید کرد.

گفته شده است که جریان هایی که در امتداد ساحل دری شمالی حرکت می کنند به دلیل پیچ خوردن مار در زیر سطح است.اب. مجسمه موریس هارون از مار افسانه ای آن را در حالی که در گره های سلتیک می پیچد به تصویر می کشد و می توان آن را در Feeny، روستای کوچکی در خارج از Dungiven پیدا کرد.

Lig-Na-Paiste-The Last Serpent In Ireland-Limavady

Rory Dall O'Cahan and The Lament of The O'Cahan Harp

Limavady جایی است که آهنگ مشهور جهانی دنی بوی برای اولین بار آغاز شد. ضبط شده است که جین راس از لیماوادی ملودی "Londonderry Air" را در اواسط قرن 19 از یک موسیقیدان محلی جمع آوری کرد. این آهنگ پس از آن منتشر شد که فرد ودرلی، آهنگساز انگلیسی، اشعاری را برای همراهی ملودی غم انگیز (هوای لندن) که توسط خواهرشوهر متولد ایرلندی اش از کلرادو، ایالات متحده آمریکا در سال 1913 برای او فرستاده شد، منتشر شد.

این آهنگ به یکی از شناخته شده ترین آهنگ ها در سراسر جهان تبدیل شد. در طول قرن گذشته توسط بسیاری از خوانندگان برجسته پوشش داده شده است. در ادامه به سرود غیر رسمی ایرلندی در خارج از کشور - به ویژه در آمریکا و کانادا تبدیل شد.

Danny Boy Legend

افسانه می گوید که ملودی اصلی دنی بوی با عنوان اصلی "The O'Cahan's Lament" و با عنوان مجدد "The Londonderry Air" از یک آهنگ پری نشات گرفته شده است که طبق گزارش ها توسط Rory Dall O'Cahan شنیده شده است.

یک موسیقیدان محبوب و رئیس O'Cahan که در قرن هفدهم زندگی می کرد. طبق داستان ها و افسانه های قدیمی، مصادره سرزمین های اوکاهان، روری دال را خشمگین کرده بود و او را به نوشتن چنین اثری برانگیخت.آهنگ غم انگیزی که سالها در آینده قلب مردم را در سراسر جهان لمس کرد. این آهنگ به "نوحه O'Cahan" معروف شد.

مجسمه چنگ موزیکال توسط النور ویلر و آلن کارگو ساخته شده است. دو مکان برای بازدید در اینجا وجود دارد. چنگ را می توان در پارک قلعه دانگیون در دانگیون پیدا کرد و مجسمه سنگی بیرون از مرکز فرهنگی و هنری رو دره است. (بوی)

اوه، پسر دنی، لوله ها، لوله ها صدا می زنند

از گلن به گلن، و از سمت کوه پایین می آیند.

تابستان تمام شده است. و تمام گلهای رز در حال سقوط،

این تو هستی، باید بروی و من باید صبر کنم.

اما وقتی تابستان در چمنزار است، برگردید،

یا زمانی که دره خاموش و سفید از برف است،

اینجا در آفتاب یا در سایه خواهم بود،—

اوه پسر دنی، اوه دنی پسر، خیلی دوستت دارم!

اما اگر بیایی، وقتی همه گل ها می میرند،

و من مرده ام، همان طور که ممکن است مرده باشم،

تو می آیی و جایی را که در آن دراز کشیده ام را پیدا می کنی.

و زانو بزن و برای من "Avé" بگو.

و من خواهم شنید، هر چند نرم تو بالای سر من قدم بگذاری،

همچنین ببینید: بهترین کارها در ویگو، اسپانیا

و تمام قبر من گرمتر و شیرین تر خواهد شد. باش،

زیرا خم می شوی و به من می گویی که دوستم داری،

و من در آرامش می خوابم تا پیش من بیایی

اگر به تاریخ لیموادی علاقه داری – یک خلاصه عالی در زیر آمده است و ما تاریخچه کامل آهنگ دنی بوی را داریمو اشعار آن:

Prehistoric Limavady

تاریخ شهر لیماوادی به هزاران سال پیش باز می گردد. اولین مهاجران در دوره میان سنگی وارد ایرلند شدند. کوه سندل، در نزدیکی کولرین، قدیمی‌ترین محل سکونت در شمال ایرلند است که قدمت آن به حدود 7000 سال قبل از میلاد می‌رسد. قدیمی ترین آثار سکونت در دره رو در تپه های ماسه ای در ورودی روده یافت شده است.

اولین کشاورزان در حدود 4000 سال قبل از میلاد به این منطقه آمدند و در زمین بلندتر خط الراس بینه نق-بنبرداغ ساکن شدند. . در طول دوره نوسنگی و اوایل عصر برنز، بهترین نوع آثار باستانی به شکل مقبره‌های بزرگ سنگی به دست می‌آیند.

اواخر عصر برنز و عصر آهن با استقرار زمین و توسعه روزافزون فلزکاری مشخص می‌شوند. مهارت ها. احتکار Broighter، گنجینه ای از مصنوعات طلا، به قرن اول قبل از میلاد برمی گردد و در سال 1896 توسط توماس نیکول و جیمز مورو هنگامی که آنها در حال شخم زدن مزرعه ای در شهر Broighter در نزدیکی Limavady بودند، کشف شد.

این اشیاء به موزه بریتانیا فروخته شد اما در سال 1903 به موزه ملی ایرلند در دوبلین واگذار شد. یک بازتولید هولوگرافیک از گنجینه را می توان در مرکز فرهنگی و هنری دره رو یافت.

دوران اولیه مسیحیت و قرون وسطی

از 500 تا 1100 پس از میلاد، دره Roe با خانواده های زیادی که در استحکامات زندگی می کردند به خوبی مستقر شدند




John Graves
John Graves
جرمی کروز یک مسافر، نویسنده و عکاس مشتاق است که اهل ونکوور کانادا است. جرمی با اشتیاق عمیق برای کاوش در فرهنگ‌های جدید و ملاقات با مردم از هر طبقه‌ای، ماجراجویی‌های متعددی را در سرتاسر جهان آغاز کرده است و تجربیات خود را از طریق داستان‌گویی جذاب و تصاویر بصری خیره‌کننده ثبت می‌کند.جرمی پس از تحصیل در رشته روزنامه نگاری و عکاسی در دانشگاه معتبر بریتیش کلمبیا، مهارت های خود را به عنوان یک نویسنده و داستان نویس تقویت کرد و به او این امکان را داد که خوانندگان را به قلب هر مقصدی که بازدید می کند منتقل کند. توانایی او در پیوند دادن روایت‌های تاریخ، فرهنگ و حکایات شخصی باعث شده تا او در وبلاگ تحسین‌شده‌اش، سفر در ایرلند، ایرلند شمالی و جهان با نام مستعار جان گریوز، طرفداران وفاداری داشته باشد.رابطه عاشقانه جرمی با ایرلند و ایرلند شمالی در طی یک سفر انفرادی کوله پشتی در جزیره زمرد آغاز شد، جایی که او بلافاصله مجذوب مناظر خیره کننده، شهرهای پر جنب و جوش و مردم خونگرم آن شد. قدردانی عمیق او از تاریخ غنی، فولکلور و موسیقی منطقه او را مجبور کرد بارها و بارها به کشور بازگردد و کاملاً خود را در فرهنگ ها و سنت های محلی غرق کند.جرمی از طریق وبلاگ خود نکات، توصیه ها و بینش های ارزشمندی را برای مسافرانی که به دنبال کشف مقاصد دلربا ایرلند و ایرلند شمالی هستند ارائه می دهد. این که آیا آن را کشف پنهان استسنگ‌های قیمتی در گالوی، ردیابی ردپای سلت‌های باستانی در گذرگاه غول‌ها، یا غوطه‌ور شدن در خیابان‌های شلوغ دوبلین، توجه دقیق جرمی به جزئیات تضمین می‌کند که خوانندگانش راهنمای سفر نهایی را در اختیار دارند.به عنوان یک جهانگرد با تجربه، ماجراهای جرمی فراتر از ایرلند و ایرلند شمالی است. از پیمودن خیابان‌های پرجنب‌وجوش توکیو تا کاوش در خرابه‌های باستانی ماچو پیچو، او در جستجوی تجربه‌های چشمگیر در سراسر جهان سنگ تمام گذاشته است. وبلاگ او به عنوان یک منبع ارزشمند برای مسافرانی است که به دنبال الهام گرفتن و توصیه های عملی برای سفرهای خود هستند، بدون توجه به مقصد.جرمی کروز، از طریق نثر جذاب و محتوای بصری فریبنده‌اش، از شما دعوت می‌کند تا در سفری متحول کننده در سراسر ایرلند، ایرلند شمالی و جهان به او بپیوندید. چه مسافری با صندلی راحتی باشید که در جستجوی ماجراجویی های جانشین هستید یا یک کاوشگر باتجربه که به دنبال مقصد بعدی خود هستید، وبلاگ او وعده می دهد که همراه مورد اعتماد شما باشد و شگفتی های جهان را به آستان شما برساند.